نودسالگی مادربزرگ – بلقیس سلیمانیAdminadabفروردین ۲۲, ۱۴۰۳ماجرا از نود سالگی مادر بزرگ شروع شد. یک روز خواهر بزرگم متوجه شد که مادربزرگ با یک مرد حرف ... ادامه مطلب
چند جاکلیدی سادهAdminadabفروردین ۱۲, ۱۴۰۳چند جاکلیدی ساده پیاده و تند تند به سمت کلاس میرفتم، صدایی شنیدم: «خانم، خانمممم نمیخرین؟» برگشتم پسرک خیلی کوچک ... ادامه مطلب